۱۳۹۱ خرداد ۵, جمعه

ترکان قشقایی

یکی از مهمترین ایرادهای من در زندگی شش ماهه در شیراز، عدم برقراری ارتباط نزدیک با ترکان این منطقه بالاخص ترکان شیرازی می باشد. قبل از سفر به این منطقه، هیچگاه تصور نمی کردم که این جمعیت عظیم ترک زبان در این محدوده از ایران سکونت داشته باشند. در سفرهای متعددی که در چند ماه اخیر به شهرهای مختلف استان فارس داشتم، آباده، سورمق، مرودشت، پاسارگاد، زرقان، فیروزآباد، خود شیراز و حتی جهرم با ترک زبانان بسیاری مواجه شدم که بسیار برای من شگفت آور بود. اگرچه بسیاری از آنها چندان تمایلی به گفتگو با زبان ترکی را نداشتند. برخی دیگر هم با اینکه پدر و مادر ترک داشتند اما زبان مادری خود را یاد نگرفته بودند.
در یکی از روزهای کاری که به یکی از مراکز برق شهر زرقان رفته بودم، پس از ورود به آن مرکز با منظره جالبی روبرو شدم. روی میز مسئول آن مرکز چندین کتاب از آثار محمدزاده صدیق (دوزگون) قرار داشت و مرد میانسالی مشغول مطالعه یکی از آنها بود. وقتی متوجه شد که من هم ترک آذربایجانی هستم شروع به صحبت به زبان ترکی کرد. گفتگوی بسیار مسرت بخشی بود. دفتر خاطراتش را هم که به زبان مادری اش نوشته بود نشانم داد و بخشی از آن را با هم مطالعه کردیم. در مورد ایلات خمسه و محل سکونت آنها و همچنین ایل قشقایی اطلاعات زیادی از وی گرفتم...
البته تا کنون بخت دیدار مجدد با افرادی که دارای چنین اطلاعات و سوادی از ایل خود باشند نداشته ام. امیدوارم بتوانم در روزهای آتی با کمک دوستان از نزدیک با نحوه زندگی و فرهنگ ترکان این قسمت از ایران آشنا شوم.

هیچ نظری موجود نیست: