۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه

احسان نجفی

سال هشتاد و یک با احسان آشنا شدم با هم همکلاسی بودیم و او جز اولین دوستان من در دوره دانشگاه است در کل دوستان خویی بسیاری دارم و حتی آذرماه هشتاد و هفت که یک ماه در خوی اقامت کردم اصلاً این شهر برایم غریبه نبود احسان از اولین دوستان خویی من بود که به واسطه هم خوابگاهی بودن در مجتمع خانه سازی روابطمان بسیار هم بیشتر شد

احسان روابط عمومی بسیار بالایی داشت و خیلی سریع بر تعداد دوستان او افزوده می شد. خیلی راحت می توانست با دیگران ارتباط براقرار کند و به دلیل صداقتی که همیشه در زمینه رفتارش بود اعتماد اطرافیانش را جلب می کرد
اعتراف می کنم که اولین بار صدای تار آذری را هنگام نواختن او شنیدم آن اول ها ها تبحر چندانی نداشت ولی صدای دلنشین این تار آغاز آشنایی من با موسیقی آذربایجان بود همان موقع آهنگ ایلک محبت را که رامیز قولی اف نواخته بود برایم معرفی کرد که تا به امروز هر زمان آن را می شنوم حس لذت شیرینترین خاطراتم برای تکرار می شود بعدها احسان در گروه موسیقی که در دانشگاه تبریز در سال هشتاد و چهار کنسرت برگزار کردند نقش مؤثری داشت
سال هشتاد و دو ترم سوم بودیم کلاس مدار یک بسیار پر جمعیت بود ردیف آخر نشسته بودم دو سه ردیف عقب تر از آخرین صف دانشجوها--- احسان کمی دیر به کلاس آمد به سمت من آمد و کنار من نشست پس از کمی مزاح های سر کلاسی کمی جدی با هم صحبت کردیم قرار شد شب به اتاقش بروم تا در مورد موضوعی صحبت کنیم سال هشتاد و دو ما در خوابگاه ولیعصر بودیم بلوک جنوبی خوابگاه ولیعصر آن شب به اتاقش رفتم سپس با هم به یک اتاق دیگر رفتیم آنجا با چند نفر از دانشجوها آشنا شدم که بعدها تأثیر عمیقی در نوع تفکر و سبک زندگی من گذاشت آنجا با نشریه آذربایجان گونشی آشنا شدم و قرار شد که در کارهای کامپیوتری این نشریه همکاری داشته باشم
او هم مثل من درس می خواند شاید صحیح تر باشد بگویم که من هم مثل او درس نمی خواندم این مسئله درسی بسیار نزدیک بود که به مشکل بزرگی برای ما تبدیل شود خوشبختانه به خیر گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدیم
سال های هشتاد و پنج و هشتاد و شش کمتر همدیگر را می دیدیم و نا خواسته روابطمان کمتر شده بود واقعاً نمی دانم چرا
حتی نوع نگاه کردنمان هم عوض شده بود اصلاً دوست ندارم در این مورد صحبت کنم
پاییز هشتاد و هفت احسان بازداشت شد و پس از حدود پانزده روز آزاد شد و سپس دادگاه حکم سه سال حبس که دو سالش تعلیقی بود برایش صادر شد ولی باور این قضیه که روزی این حکم برای احسان اجرا شود برایم دشوار بود
آخرین بار خردادماه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ملاقات کردیم
روز هجدهم تیر ماه چندین خودرو در مقابل منزلش در خوی در میدان مطهری توقف می کنند احسان دستگیر شده و برای گذراندن دوره محکومیت به زندان تبریز انتقال داده می شود شاید جریانات پس از انتخابات باعث شد که خبر زندانی شدنش آنچنان که باید انعکاس نیابد
آخرین خبری که از او دارم محبوسیت احسان در بند مالی زندان مرکزی تبریز است امید دارم که هر چه سریعتر او را آزاد ببینم